مرده بر خاک خویش
ماغ کشیدم
رو به ماه
آنجا که میمردند گلههای فاتح
تا بسامد دشت
و جلگههایی
که با هولِ آمدنت گم میشدند
شیهه بودم در حزنی مُفصل
که جز همان یک شبِ بالنده
تمام سال را گریستم
و دانستم
_صلاح میان ما، همیشه رفتن بود_
بیکلمه میرفتم از دستهای میرغضبات
در تدارک آن خانهی گور به گور
جوان بودم که میگذشتم از صدا
جوان بودم که آسمان میریخت
در خطبههای سینهام
به آن جناغِ گود افتاده
جناغِ پریده از رنگ
گوزن زاده میشدم جایی
رو به رخ ندادن
جایی دیگر آهو و میگریستم
با فوارههای سرخ
به آنانِ دیگر
به آنان که متأخر به آمدناند
به آنان که از تو میگفتند و
از سرچشمههای خنک
تاریخات را بهم میزدند
من
خونِ سنگ
در لحظهی اَدا
با شاخهای متمایل
در جانِ کاملات
_آنجا که ابزار مرگ همیشه فراتر از زیستن بود_
حالا رنجی مسطر از خون بخوان
شاهدی از پوست و دیوار
با همان نام
که در دهانت مانده بود
در تکههایی از بدن
در مزارع گندم و گل
پرهیب خیال در شتاب شاخه
و آنچه که بیوقفه بر تو میافتد
کجاست آنکه بر ما مرثیهای بخواند؟
از هزار حرف که بیاید و یکی به گفتن نشود
آنکه با دو نیمرخ
در تسامح خاک و کشتگان
حرفهای تازه بگوید
#صوفیا_آهنکوب
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🔴⚪️🔴
cherouu.ir سایت
🔴⚪️🔴
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل #مجله_ادبی
#شعر_دیگر #شعر_معاصر #شعر_پست_مدرن #شعر_سیاسی
#شعر_متعهد
#ژن_ژیان_ئازادی
#شعر_امروز #شعر_آزاد
#شعر_پیشرو #شعر_متفاوت
#poet
#poem
#poetry
#magazine
#poem_iran
#cherouu
#woman_life_freedom
