پیش از تسلا
جان از صدا رفته بود
زمان برمیگشت به شبی که موهایم بوی نفت میداد
و تو با پیراهن سیاه
بر گالنهای پشتِ خانه میرقصیدی
سکوت/ در بیزاویگیِ حواس
در جنینی مُرده
به قاعدهی گریههات
میافتاد به خواب
و خاک/ همچنان تاریک
به روایت شبی منحور
از ملتقای دو دیوار عمود،
دو حفره میشکافتم در چشم خود
کوچه بنبست بود و نبشاش میافتاد به خانهای
که در فراغتاش
میگریستم
از ما یکی میرفت به شکلی که نیست
و دیگری
میسر بود به کفایت
در حزنی که نگاه میکردی
اما چشمهات
کاسه نداشت انگار
و _دیدن_
در دو سوی تو هرگز
مرتکب به اتفاق نبود
مجروح از آن دوایر بیمار
به حدودی
که تمامم را گفتهاند
به اشارهای
به روز
به بوسیدن
به حلقههای پیش از ابتلا
که روح از صدا رفته بود
از هر طرف که بخوانی
منتهیام به زخم
که سرایت تو بود بر لیوان
به خون
_که زهر میکنی به نوشیدن_
ایضاً اگر مبتلا
اگر خفیف
در تاسیانِ لخته بر گلو
و انگشتهای عصر
باز بخواهم که
_درد از همان دهان_
مرگ
از همان آغاز
#صوفیا_آهنکوب
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🔴⚪️🔴
cherouu.ir سایت
🔴⚪️🔴
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل #مجله_ادبی
#شعر_دیگر #شعر_معاصر #شعر_پست_مدرن #شعر_سیاسی
#شعر_متعهد
#ژن_ژیان_ئازادی
#شعر_امروز #شعر_آزاد
#شعر_پیشرو #شعر_متفاوت
#poet
#poem
#poetry
#magazine
#poem_iran
#cherouu
#woman_life_freedom