درقرص کاملی از مهتاب
و جسمی که میپوسد
در انتظار دوست دارمی اندک
در فصلهایی که به انتظار گذشت
پاییز
زمستان
پاییز
شبیه نفر تی تی ام
با سری تراشیده
وگلبولهایی که نامشان سفید میشود
سفید میشوم
از دردی که میپیچد
در سلولهایی که اندوه زایش را به استخوان میبرند
حالا شبیه توام
نفرتی تی ای افسانهای
با انتظاری…
زن زاییده شدم
شبیه زایندهرود
و دریایی که هیچوقت
در آغوش نخواهم گرفت
#غزال_مرادی
#شعر_امروز
صفحه تخصصی شعر #چرو
@cherouu
⚟☩⚞
cherouu.ir
http://s6.uplod.ir/i/00914/0vqu3htqd5k7.jpg