شعر/محمدمختاری

زبانه‌ی چاقو هر شب باز می‌شود

و بسته می‌ماند آئینه‌های مهتابی

  در خواب‌های خاک.

شهاب بر عصب شب

  کشیده می‌شود و نقطه‌های سرخ

خط بلند خیابان را قطع می‌کنند.

ستاره‌ی نگران بر می‌آید

و دایره آغاز می‌شود.

می‌آزماید خود را در سوزه‌ی محاق

درون چشم منشوری می‌گرداند

که برمی‌آورد از آتش بنفش.

هجوم توده‌ی اندام‌های از هم‌پاشنده

  فرو رونده

  برآینده

در امتداد خطی سرخ

  تا نهاد اشیا

براده‌‌ی آهن بر مویرگ

سپیده‌ی شبنم بر خاکروبه

و طرح دلتنگی در آب‌های بسته

که اضطراب شعله‌ور برگ را

در برزخ ستاره و خاشاک

  می‌پیماید.

صدای تابوت

  از چارراهی

  به چارراهی.

ترانه‌ی گهواره

  از خانه‌ای

  به خانه‌ای.

و طاقتی ناموزون

که از دریچه‌ی لبخند و اشک خم شده است.

دلش فرو می‌ریزد

و تنگ می‌گردد دایره.

ستاره‌ی نگران

  بر خط شکسته فرود می‌آید.

#محمد_مختاری

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو 

@cherouu   تلگرام 

🟤🟠🟤

cherouu.ir   سایت 

🟤🟠🟤

#مجله_الکترونیک_چرو 

#مجله_مستقل #مجله_ادبی 

 #شعر_سیاسی_اجتماعی_متعهد #شعر_اجتماعی_سیاسی_متعهد_انتقادی_ایران

#مهسا_امینی 

#حدیث_نجفی 

#نیکا_شاکرمی 

#poet

#poem 

#poetry 

#mahsa_amini

#nika_shakarami

#hadis_najafi

#poem_iran 

#cherouu