نام شعر: موازنه
در جهانی ممنوعه بزرگ شده بودم
آخریده شده بودم برای ممنوعیت
برای شکستن قرق
و به زبان آوردن روزگاری که قدر سلاخی شدن
قیمتیست که برای حفظ تعادلت میپردازی.
تو آزادی که همیشه ممنوع باشی
در صدا و جوارح و جزییات اعضای کارگریات
در مدیریت کلماتت پیش از آنکه محل کارت را با چیدمانی ممنوع ترک کرده باشی
تو در نفرستادن اطلاعات
عدم دریافت امواج
و شنیدن زندگی به سبک زندگان امروزی آزادی
همهچیز بیش از اندازه برای گلبولهای تو هست و تعادل
در هر ذره از هوا
هر تکه از گسلهای منطقی زمین
و هر کلمه از دهان رسانهها جاریست.
تعادل حتی طبق احادیث قدسی سیارهها را به نظم میکشاند
و خورشید پشت پرده را
میلیاردها سال سرگردان نگاه میدارد
بدون تعادل میتوانی به جهنم خوشامد بگویی
در انتظار ویرانی باشی و در پارههایی ویران از سرزمینت
بترسی که آبها بیشتر تجزیه شوند
آدمها بیشتر تبخیر شوند
و شهرها و مرزها بیشتر از دست بروند
که مبادا تعادل زیبا و الهیات
اندام ظریفت را ترک کرده باشد.
ای طبیعتهای موازنه و ستارگان نورانی که از دریچهی حکومتهایی متعادل بر اندام نامتعادل ما میتابید
ما را ترک نکنید که نورها و نعمتهای شما
تقسیمیست عادلانه در جهان ما!
……… ۲۱ دیماه ۱۳۹۶ ……….
#محمد_علی_حسنلو
وب سایت
Cherouu.ir
اینستاگرام
Cherouu11
http://t.me/cherouu