شعر / مهدی یزدی

سه شعر از #مهدی_یزدی

۱)

این عادت جدیدم؛

هنگام زخم،

عابرِ جداره‌ی نمناک مرگم

 که پری‌وار

 بر سطح سواحل گرمسیر

پدیدار می‌شوم

از گره کور این سرخوشی‌ست،

پدیده را گم نمی‌کنم؛ 

زخم در صف صدف‌ها می‌گذارم

در خنکای هر از گاهی

۲)

انگار دست به حافظه‌ی شیر سپرده باشم و انگار گردن افعی فشرده باشم

اما در گوش من صدا نمی‌پیچد 

 این‌که از کناف و کنار جهان پیچ و پوچ خطرناک پسندتر افتاده و برکت با دیر و دورم زودتر باشد نباید هم شگفت‌آور شود 

روشنترش تصویرِ بی‌صداست 

موجی می‌آید و موجی‌نمی‌آید

؟مگر از جرح نمی‌توان متشکر بود.

پس یک آن هم قهوه می‌خواهی هم ناله می‌زنی:

 نفرین به قهوه‌ی غروب

۳)

سلام شاخه‌ی مخفی

که ماه تو را می‌یابد و آهو 

خوب می‌دانی همین‌ها هم باد و برگند

همین‌ها که مرگ را به گردش می‌برند 

همین‌های زمین، همین‌های آسمان

وقعی به توداری نمی‌نهند

حتی اگر سلانه

حتی اگر صمیمی …

#مهدی_یزدی

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو 

@cherouu   تلگرام 

🔴⚪️🔴

cherouu.ir   سایت 

🔴⚪️🔴

#مجله_الکترونیک_چرو 

#مجله_مستقل #مجله_ادبی 

#شعر_دیگر #شعر_معاصر #شعر_پست_مدرن #شعر_سیاسی

#قم

 #شعر_متعهد

#ژن_ژیان_ئازادی 

#شعر_امروز #شعر_آزاد 

#شعر_پیشرو #شعر_متفاوت 

#poet

#poem 

#poetry 

#magazine 

#poem_iran 

#cherouu

#woman_life_freedom