دو شعر از #هادی_طیطه
۱)
و فاصلهی میان ما
اندازهی یک مرگ کوتاه بود
و هر روز
بخش بیشتری از من غایب میشد
بخشی از من روی زبان
بخشی از من در آوای تو
فاصلهی من تا مرگ
فاصلهی کبوتر بود با دانه
فاصله من تا مرگ
فاصلهی تو بود تا بود
من فاصلهها را با سکوت بر میدارم
سکوت که پژواک نگاه ما بود
میان صحبت قالی با پا
میان صحبت فنجان با لب
من در سکوت، آهنگِ سفر میکنم
و تو در نوازش گامهای ایستادن
و ما میپذیریم انضباط ریشههای علف را
در باغ تن
وقتی که هر سرو
رگی بود که از من میرست.
و هر لاله
لبی است که از تو میروید
و سوسن شرمگین میشود
اگر به لفظی قدیمی
فاصله را برداری.
همیشه بخشی از من غایب است
بخشی از من روی صفحات کاغذ
بخشی از من در آوای تو
و بخشِ دیگرِ من همیشه مرده است
وقتی لاله میگوید: من خاک را پذیرفتهام.
خاک مرا صدا میزند: گیان
و تو صدای مرا با خاک اشتباه میکنی
تو خاک را پذیرفتهای
و مرا که فاصله را بر داشته بودم.
همیشه بخشی از من غایب است
و تو با سکوتِ خودت گفتوگو میکنی.
۲)
این پاره پاره گوشت اَلَک
خانهای بود سرشار
و کودکانِ سرزمینِ پرسش وُ شک
در ادامهی حیات
شاخههای تنهایی را
جدا-جدا
به آغوش میفشردند.
خانهای بود کوتاه
آهِ خمیده وُ پیر
نشسته با حیاتِ بلندِ عصا
به ادامهی درخت، امیدوار.
گرمای خانهام -خانم- اما
از چای دست شماست.
خانهای بود
افتاده در غرور کوه
و هر تاجر شور
مرواریدی سفید به شاخهها گره میزد.
خشت به خشت خانهات
اما -خانم-
اندوهی که به سینهام حبس داری.
هر جا که تنهایی
تاریکی را زیباتر میکرد
وردی بخوان
که چیزی به شب افزوده باشی
– پس کدام سرخی را
قلب تو به غروب میافزود
که کبودِ شب
زبان تازیانه را نمیدانست؟ –
وَ سینهام را منهیانِ هرز
هزارْخدا چشم گماشته بودی.
دَرِ این خانه اما -خانم-
به گلاب وُ مشک سوختهام.
#هادی_طیطه
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟤🟠🟤
cherouu.ir سایت
🟤🟠🟤
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل #مجله_ادبی
#شعر_دیگر #شعر_معاصر #شعر_پست_مدرن #شعر_سیاسی
#شعر_متعهد
#زن_زندگی_آزادی
#شعر_امروز #شعر_آزاد
#شعر_پیشرو #شعر_متفاوت
#poet
#poem
#poetry
#magazine
#poem_iran
#cherouu