دو شعر از #پرستو_فریدونی
۱)
از جایی نفوذ میکند
از یک عصر تابستان
لهیده در گوزنها
شاخهایی آویزان از فقراتم
سنگینی آخرین فرود
فرسایش حوضهای نقاشی
از جایی نفوذ میکند
لرزش شبنم
میان آهن قراضهها
صبحی که فرو داده است
شاخهای گرسنه
از جایی نفوذ میکند
از گرگ و میش این خیابان
که یک گاری شکسته را
بلعیده است.
۲)
فرزندان سرو
با انگشتهای خونی
کوبیدند به آسمان
ببین چه بارانیست!
رقص ارغوان
در خیابان کبود خواب
آنقدر که نورها شکافتند
تا به حال شکافتن نور را دیدهای؟!
پشت میلهها و پنجرهها
پشت حنجرهی مادران بر دیوار
و دیگر بار تاریخ نوشت:
《تمام دیوارها از حنجرهها فرو ریختند 》
آنجا که دریچهها
رو به تپههای اساطیری
مادران خورشید میشوند
برای تمام روزنهها اسم می گذارند
تا هنگام گشودن پنجرهای
هزاران پرنده
پرواز را آزاد کنند
از شانههای مرگی که نمرده است .
#پرستو_فریدونی
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟤🟠🟤
cherouu.ir سایت
🟤🟠🟤
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل #مجله_ادبی
#شعر_دیگر #شعر_معاصر #شعر_پست_مدرن #شعر_سیاسی
#شعر_متعهد
#زن_زندگی_آزادی
#شعر_امروز #شعر_آزاد
#شعر_پیشرو #شعر_متفاوت
#poet
#poem
#poetry
#magazine
#poem_iran
#cherouu
