دو شعر از #ساناز_احسان_نیا
۱)
گریه دانی خاموش
با چشمههایی شرور
در فصل زایش، از روزنهای خون پربار میشود
در زیرِ آب سرهای کاشته
نطق میخوانند :
«راه، در جهان، یکی دوتا نیست
بِدَوید
از رودهی سَگان به دریا بریزید
با خون جار بزنید
هنجار بخورید و بیفکنید بر سنگ
تا صدای پول پولِ قوانینِ سوخته
به گوشِ گورهای خواب برسد
پارچههای بی شرم
بر چهارگاهِ عناصر را پاره کنید
پورههای درخت را بسوزانید
و خانههای ساخته از دود را
به قعرِ مردُمَک بیندازید
اینگونه شوریدن را
از نمکْ راه، بر اجسادِ نمرده بپاشید…»
۲)
در کندی راهروهای روز
از نگاهِ تند خورشید بر زخمهایم
پروانهی تلخی در حرفهایم بیدار میشود
نقطهها را میبلعم
تا کلماتم را نخورند
سرم را زیر برف
و مدالِ ترسیده را در سینهبندم خفه میکردم
لطفا دستهایتان را از پریزها بکشید بیرون!
یا همینجا تاکسی بگیرید
و آینه را روی کلمات تازهای تنظیم کنید
که میخواهند در خیابان بریزند
کاغذها بال در نمیآوردند
اگر حرفهایم را دوباره در چاه نمیریختم
دیروز روز خوبی برای خوابیدن نبود
مرا که لاک زرد زده بودم
هزار و چندمین کلمهام را پرت کردم
هیچ ردی از مادری که کیک بسازد
و زنی که گلدان ببافد، نبود
من با رگهای اضافی در همان تنِ تکراری
با شما در رنگهای مختلفی بودم…
دروغهایم شاخههای زیادی دارد
در گوش جملههای خشک و تکیدهام
ورد میخواند
و در اتاق تاریکم پرسه میزند…
▪️
های خانم
با شما هستم
که پوست رنگ پریدهات را در ظرف خُرد میکنی
بچه بازی نیست
چاقوها مردهای تندی هستند
و کلمه
کلمه
بازیچه نیست
انگشتر و ماتیک نیست در دست شما
که بپوشید و بکشید بپوشید و بکشید
بر سنگنوشتههای سفید قشنگتان
با ساقههای بلندی که دارید
راههای دیگری هم برای طلوع هست…
پلانهای سیاه و سیاهتر
#ساناز_احسان_نیا
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
