[به هموارگیِ ناجدا از من، این، گوشهی پدرم]
.
-آن گوشه را از نمِ باران
بنواز
آن،
گوشه که باران را نمی
با گوشهای خودم شنیدم
با چشمهای لبالبم
با حفرهی گویا
شنیدهام
که میبینی
پس باز سرفه کن
و در حیاتِ در حضور پیدا کن
وقتی گشوده میشود این گوشهام
به گوشهای دگر
از کمان لبت
زهی خیالِ خوشم
که باز میآیی
و احتضار روزمره
به ارتعاشِ بلعِ بغض
پایان پذیرِ عمقِ حفره است
که باز میآیی
و روشنای لبالبت
تندیِ مراتعِ تنباکوست
-آن گوشه را از نمِ باران
بنواز
آن
گوشه که باران را نمی
می که افتی از لب چشم
#مھدی_مھدوی
از #گوشه_ها
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
