پرنده، دو
بغل گرفتهای اندامم را
و انسانِ من الف کوچکی
که دیگران بر سرش کلاه میگذاشتند
دیگران، اشکالِ زن و مرد بودند
در دست
زخمهایشان، پنهان
در زخم، جزرهایشان
یکیشان در چشمهایم پلک میزد
و بر دهانم سنگ
نامش، رفیق بود
قِسمِ کوچکی از صخرهها
دیگری شاعر
از ارتکاب کلمه میآمد
و ید بیضایش، گریبانام را پاره میکرد
از خاطره
ترک برداشتم
خیالِ آن جوانی در رحمِ خالی مادر
استمرارِ عریانی بود
تکثیرِ ساقههایِ فرو رفتن
ملال را صدا کردم
ویرانههایِ مجرد را
و در دعوت
تاخیر، کیهانِ سقف را چرخ میزد
سایهخوران از ظهر گذشتهام
از حماسه بر زانو
و با تردستیِ مردههایی که میروند_برگریز_شدهام
چون پرنده
از خانه به خانهای دورتر
#الهام_گردی
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🔴⚪️🔴
cherouu.ir سایت
🔴⚪️🔴
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل
#ژن_ژیان_ئازادی
#شعر_امروز
#poet
#poem
#cherouu
#woman_life_freedom
