اگر روزی آن غار (حتی آن غار هم)
فرو ریزد
به کجا پناه خواهند برد؟
به کجا پناه خواهند برد؟
این مردمکهای خونآلود
تارهای حیاتشان را بر کدام کور–گوشه خواهند بست؟
آرام باش… شط دوردست
آرام باش
تو هنوز چشمان بیحرکت و مضطرب آن ماهی سرگشته را
از دست ندادهای
انبانت را باز کن
ببین
آنها هنوز نگرانند
آرام باش… شط دوردست
هنوز خروش ناخنهایی که دنیاها را میخراشند
و آن آتشی را که در تو باید بخزد جستوجو میکنند
خاموش نشده است
آن آتش سیاه خواهد آمد
و نیهای لرزان را
خواهد خرد کرد
خواهد کوبید
خواهد نابود کرد
آرام باش… بلندترین موج
آرام باش
در آنهنگام که تو دست نابودکنندهات را پایین آوری
این تختهپارههای نقابپوش، عریان خواهند شد
و چه چشمان گستاخی
که از شرم فرو خواهند ریخت.
آرام باش… طوفان ناآشنا
این غبارها پستی خواهند گرفت
این برجهای عاج به گردابها خواهند ریخت
این برجهای عاج به گردابها خواهند ریخت
رقص خشمانگیز برگهای خشک باز خواهد ایستاد
و پاهای عظیم آن سایهی نزدیکشونده
که در خود خورشیدها پنهان دارد
بر آنها گذر خواهد کرد
کوره منتظر
زیر این آرامش شکننده
پتکهای عصیان را سنگینتر کن
و چشمهای شعلهورت را
آن چشمی که پستیها و ریاها را فاش خواهد ساخت
همچنان به پرتگاه زمان خیره بدار
تا کی هنگام فرا رسد
تا کی هنگام فرا رسد.
در گذرگاه این باد مسموم
اگر روزی آن غار (حتی آن غار هم)
فرو ریزد
به کجا میتوان پناه برد، به کجا پناه خواهند برد؟
اگر طنین آن بالها خاموشی گیرد
روحهای نفرین شده
این بیابان شنزار را چگونه به پایان خواهند رسانید؟
آرام باش… عقاب سرکش
آرام باش
زنجیرهایت خواهد گسست
و سایه با شکوه بالهایت نقابها را خواهد کور کرد
آرام باش… عقاب سرکش
هنگام خواهد فرا رسید
هنگام خواهد فرا رسید.
#هوشنگ_ایرانی
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
