خودش را کند از دیوار
راه افتاد در من
در سلول های تن
نقاشی صورتت
باید چند قلب اجاره کنم برای دوست داشتنت؟! زارت!
زیبایی تو در کوچه،خیابان،بیابان راه می رفت! زارت!
از کتف گذشته است
از تو پناه میبرم به تو
از سرم
گیج میخورد دور سرش
سرش دور سرش
سرش دور سرش
سرش دور سرش
این اندام دایره ای به نقطه ای می رسد
“من” حل میشود توی سرش
همانگونه که دارم به قابلیت دست،پوست،پستان فکر میکنم نم نم نم نم
برمیدارم تیغ را
پوستت را میکنم
نشسته ام حالا!
از پوست بیرون بیا
بکن!پوستم را بکن!حالا حالا حالا حالا
و شیره جانت را در آن بریز
در زندگی پسینم بارها تورا زیر تاک ها دیده ام قرن هشت هجری
بی چربی زائد
با موی بلند،تیره
و کمان های ابروانت
در ردایی توری
پیاله هامان را بهم میزنیم
زیر همین تاک،لب جوی،کنار گذر عمر!
بزن به سلامتی پستان های جوان
بزن به سلامتی ساق های کشیده
بزن به سلامتی موهای بلند،تیره
بزن به سلامتی کمان های ابرو
بزن به سلامتی ردایی توری
بزن به سلامتی مهره های کمر
بزن به سلامتی پوست پاکیزه
گفتی: آسمانا چند گردی گردش عنصرببین
آب مست و باد مست و خاک مست و نار مست
چنگ میزدی
هی چنگ میزدی به هوا
به تاریکی
به من
و بیشتر فرو می رفتی
(من تو دنیای دیگه ای بودم،زمانم مهم نبود-خیره شده بودم به خون روی گردنت که چند ساعت پیش رو کتری جوش اومده بود،بدنتم انگار زمهریر بود.دیونه شده بودم دقیقا دیونه-داشتم با خودم میگفتم میگفتم و میگفتم و میگفتم :
آدم ها بعد از مرگ چند ساعت غمگین خواهند بود؟
می گفتم و میگفتم و میگفتم
اصلا غمگین خواهند بود؟
اندوه از جان مایه می گذاشت
و هی میگفتم و می گفتم و میگفتم:
قل اعوذ به رب که تویی
قل اعوذ به رب که تویی
قل اعوذ به رب که تویی
قل اعوذ به رب …
قل اعوذ به …
قل اعوذ…
قل اعوذ…
قال اعوذ…
قل
.
#رسول_رضایی
صفحه تخصصی شعر #چرو
@cherouu
⚟☩⚞
cherouu.ir
http://www.upsara.com/images/yovg_img_20180509_001856.jpg