ماهی که بلغزد
ماهی که بلغزد مدام
به موج می رسی به شب
تاریک/ تاریک تر به موج می رسی به شب
ماهی که بلغزد
در بُعد چندم نگات به توالی برسم؟
که بلغزد
دهان به تکرارِ شب تاریک و
بیم موج و
گردابی چنین هایل!؟؟؟…
ماهی که بلغزد؟؟؟
دست ببرد به ارتجاع پوست
به انهدامِ مویرگ ها/ دست ببرد به خون
به اکتشاف ناهمگونِ بین دولب
دست ببرد به تفکیک دست های نامتجانس
بچاکاند به دست بچاکاند
چاک چاک شیارهای لب به لب را
اگر چه چکیده شود خون چکیده شود خون چکیده شود خون میانِ دو چاکراه
بچاکاند
صدا که بیاویزد به گوش
صدا که بیاویزد
گوش را به کجا بیاویزاند؟
در به تعلیق افتادنِ سکوت؟
در به جنونِ فریاد؟
گوش را به کجا بیاویزاند؟
به ابتذال خون و شب افتاده در دهلیزها
شبِ افتاده در بطن های چاکیده
شبِ افتاده در خیابان انقلاب
به کجا بیاویزاند؟
و به دندان بگیرد قساوت بین دو انگشت را به دندان بگیرد
بین دو انگشت را
یکی را به نشانه / یکی را بچکاند زیر جناغ
پروانه ای میانِ دو انگشت
پروانه ای میانِ شب و خون
و باز دهان به تکرارِ شب تاریک و
بیم موج و…
ماهی که بلغزد
موج در موج…
#سمیه_جلالی
صفحه تخصصی شعر #چرو
@cherouu
⚟☩⚞
cherouu.ir
http://s6.uplod.ir/i/00945/cn8j8ohzjc32.jpg