امروز که یقینات سفید است و زمینات سفید و اوینات هم
از اینجا معلوم نیست کدوم سلولی، از اول
امروز که یقینات سفید است و زمینات سفید و اوینات هم
شنیدی حالا که چطور از دیافراگم که بالای شکم است و پایینِ دندهها
همان جا که شکست و چند تسبیحِ حاج آقا پایین
شنیدی که باز آتش به یقین، به اختیار
افتاده بیرون از همه جا که نیستی
نیستی وظیفه است و پاس میدهد سرِ برجکات که الله اکبر
آستین بزن بالا که صبح
شنیدی؟
از اینجا اصلن سلولی معلوم نیست، جار نزن
نشنیده گرفته مرا حاج آقا که مادرم توی خاک منتظر
پدرم توی خاک، صدا به صدای مادرم نرسیده
پسرم اصلن از خاک جوانه نزده
دخترم، چشماش از پلنگی افتاده روی زمین
پلنگ به جانِ گربه افتاده، الو، مرکزِ دوفوریتهای غیرپزشکی؟
شنیدی؟ اگه شنیدی، تصویب لطفن!
از اینجا سلولها رو اجاره دادن، متری خدا تومن، خریداری، زنگ بزنم، مشتری دست به دست، دهن به دهن
محمد، محمد، یاسر، نخودچیها تموم شده تو استادیوم، تماشاچی هم تموم شده
گربه دمش تکون میخوره، گوشاش نه
شنیدی؟
شنیدی که سفید شده یقینات به قطعهای که مادرت منتظر؟
شنیدی که سفید شده زمینات به عمری که نمیکنیم خودمان را توش مستقر؟
شنیدی که سفید شده اوینات به صدایی که الله اکبرِ مستتر؟
از خدا که پنهون نیست، از شما چه پنهون
من همین یک پسر را که بیشتر از آن یکی پسرم و آن یکی پسرم و آن یکی پسرم و پسرم، شنیدی؟
میدان خیسِ آب است و گلوی ما چرکتاب
این صدا که چک چک چک، ملازمِ دربارِ بیدر است
صحرای محشر است
دار از زمینه بریده، دست درآورده، زمین محشرِ سر است
گوشم به گوشی و گوشی که چک چک چک، چک میکنن تا فیها خالدونتو
از اینجا معلوم نیست، تو سلول کی بلند شعر خونده واسه عشقش
شنیدی؟
پاک کن عشقتو از تو کانتکت لیستت که پسرم بعدن اگه شیر مادرش سفید نباشه چی؟
مادر اگه سفید نباشه چی؟
پسرم اگه دختر بشه چی؟
شنیدی؟
شنیدی پلنگ را که دستهاش بالا، سیاه پوشیده وقتِ دریدنت؟
شنیدی جفنگ را که هر دو سرش بالا، سیاه پوشیده به گاه رقصیدنت؟
شنیدی تفنگ را که دستهاش بالا، سیاه پوشیده به هنگام شنیدنت؟
امروز که یقینات سفید است
دو سوراخ توی کفنات که الله اکبر!
که گوش اگر مانده برایت
چشمش کنی به اینجا که سلول
پایش کنی به اینجا که دویدن سخت است با اشک، خاصه «آور»اش
دستش کنی به اینجا که مرگ بر
قلبش کنی دو تا به اینجا که تنها کجا روی؟
من توی خانه به دیوار میخورم،
تو توی قبر، به دیدارِ گوشها
شنیدی؟
از اول،
امروز که یقینات سفید است و زمینات سفید و اوینات…
#حسن_جنت_مکان
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟤🟠🟤
cherouu.ir سایت
🟤🟠🟤
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل #مجله_ادبی
#شعر_دیگر #شعر_معاصر #شعر_پست_مدرن #شعر_سیاسی
#شعر_متعهد
#زن_زندگی_آزادی
#شعر_امروز #شعر_آزاد
#شعر_پیشرو #شعر_متفاوت
#poet
#poem
#poetry
#magazine
#poem_iran
#cherouu