((تهران بی اوستا))
تهران من سلام
تهران بی دلیل بزرگ من سلام
تهران کوچک تر از تهران سلام
من از تو عبور نمیکنم
از خوابهای پریشان دود و چربی و افسردگی اتوبانهایت عبور نمی کنم
اما مجبورم می کنی که تو را راه بروم و بنویسم
تهران ساخته در دست مهاجران
تهران لعنتی رانندگان تهرانی و گردو فروشان و پرنده باز
تهران خانم باز و اوراقچی های شوش من
حیف که نام شوش را اوراق کرده ای
حیف که نام پاستور را با نام بعضی ها گره زده ای
حیف که تهران من انار ندارد و شکم گرسنه اش را باید تمام این گربه ی عزیز پر کند
تهران بی انار و شرم و اوستا
تهران بی اوستای من
چه کسی مسیر عبور کلام مقدس را
در تو کج کرد و
رودخانه های زلال تو را پر از موش
من موشهای بی محابایی را می شناسم که از تن این گربه گریخته اند و با تلویزیون آشتی مدام دارند
موشهایی که اوستا را خوب می خوانند و با اوراقچی ها و دلالان به ورزش صبحگاهی می روند و می رقصند…
تهران پر از موتور سوار و پر از گل فروش من
از کدام سمت دهان آغا محمدخان بر دشتها و قناتها یورش برده ای
بردگان و خواجه ها و فاحشگانت خوب بیاد می آورند که هنوز در ابتلای و اعتیاد قراردادهای ننگین نگینی به سینه ات زده اند
تهران مقدس دارالسلام ها
تهران منفعل پشت بامها
تهران بی ترنم عطر انار کن
تهران مضطرب تلخ کامها
از تو فقط شرارت تاریخ مانده است
لعن حوادث و گستره ی دامها
تهران که گفته اند همین است در زبان و از زبان دختر لر که جعفر را صدا می زند: ((تهرون که میگن خیلی خوبه اما آدمای بد بد داره))
فاتحان ترافیک و
فاتحان صفهای طویل
تهران فتح شده به دست مهاجران فقیر
تهران من نمیر
#رضا_ترنیان
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
???
cherouu.ir سایت
???
https://instagram.com/cherouu11?igshid=srol5u1pd215 اینستاگرام