توفنده باد
توفنده آب
توفنده صدا…
خدای زبان های زنده ای
و محشورم می کنی با رقاصه ای که دامن به گرده افشانی ماه می زند
بر ساحل صدف.
خدای دولت های مستعجل
و منعمم می کنی به صدایی
که در شروه خوانی بادها گم می شود ،
به ستاره های دریایی …
دریا در آرامش رواقی جاشوها دریاست
در فروتنی مرجان ها
وگرنه این آبی مهلک ،آبی نیست
و قربانیان این تراکم بی رنگ
قربانیان تواند
که در ارتفاع صفر زیبایی
و در محل مناقشه زیبا .
زمین تنها سیاره ایست
که عریانی اش را آب های ناطق پوشانده اند
و تویی که دهان باز می کنی
به توزیع عادلانه تنهایی .
ما از تو برآمدیم و در تو فرو شدیم
ای حکمت خروشان !
تبارنامه ما کف بود ؟
زنجیره حیات همین بود ؟
تو موج شکن های شکست خورده میخواهی
دریابار های مرده
و تنها ستاره سرخی که می سوزد
در سینه قایق های نجات
شرح کشاف آب های تیره را می داند
و آن مبارک باد
که روح ارتداد را در نطفه آهوهای صحرایی دمید
به موج های بیداری بگو
چنگ زدن به خط ساحل
و نا امیدی به عدد شن ها بس است
می خواهم کناره بگیرم
محرابی برآورم از سنگ
و عودهای تازه بسوزانم …
توفنده باد
توفنده خاک
توفنده سکوت …
#زهرا_حیدری
وب سایت
cherouu.ir
اینستاگرام
Cherouu11