قرار بود
رنگ و روی دیگری داشته باشد
اما
پوست اندازی را فراموش کرد
چند سکه در جیب صدای مدام است
چکه صدای مدام
این زخم این نمک
برای بیداری نیست اما
انگار
طبلی به وقت سحر
در شهر کران میکوبد
به عزت و شرف لا الا…
که جنازه سُر میخورد از شانهها
رو میگیرند که نخندند
رو میگیرند که نبینند
و شانههای لرزان دروغ میگوید نمیگوید؟
از چشم سفیدی کلاغ نیست
که اینگونه آرام نشسته است کنار گنجشکان؟
از چشم سفیدی کلاغ نیست
که با این صدا تنها اوست که نمیپرد؟
نشان دادیم گفتند کجاست
نشان دادیم وُ به سبابه اگر بود
نه سیاه نه سفید
ابری میگذشت
که باد شکلش را
که باد شک………لش….. را
-کدام ابر کدام؟
برای آخرین بار صورت جنازه را ببین
قرار است زنده شود
قرار است حرف بزند بخنند
قرار است هلهله کنند برقصی
می رقصی وُ شاباش می ریزند بر سرت
می ریزند بر سرت.
دو دسته
یکی سوگ و یکی لبخند
دو رویه
یکی شیر و یکی خط بود.
و قمار بر شمارهی نفس هاست
که پیش از مشت شدن یک دست میمیرد
بر لبه میچرخد سکهای
میچرخند و پا میکوبند پا میکوبند
یکی پرسید
نمیرقصی؟
روایت است که دف
دست به دست میشد وُ او میرقصید
اگرچه به دشنام اگرچه به اشک
روایت است که اسکناسی از میان لبانش افتاد
و کودکی قاپید آن را
و روایت است روایت نکردند
که غروب
با خروس قندی در دهان
در راه خانه
ترانهای زمزمه کرد
از قند و شکر ساختهام جوجه خروس
آقایون یکی یه پول خروس
بابا جون یکی یه پول خروس
#ساجد_فضل_زاده
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🔴⚪️🔴
cherouu.ir سایت
🔴⚪️🔴
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل #مجله_ادبی
#شعر_دیگر #شعر_معاصر #شعر_پست_مدرن #شعر_سیاسی
#شعر_متعهد
#ژن_ژیان_ئازادی
#شعر_امروز #شعر_آزاد
#شعر_پیشرو #شعر_متفاوت
#poet
#poem
#poetry
#magazine
#poem_iran
#cherouu
#woman_life_freedom