.
در آن ساعت ویرانی
از نیزار گلو، صمغ سرخ جاری بود
اشکْ بلندتر از آهو نفَسْ کوتاه
شاهرگت جهیده از دهان جسد
با همهمهی مردمکت
لهجه از دهانم میشنوی
نگاهم را از دو دهلیز میخوانی
و میگذری از طرح جراحت.
غرامت الکل از یک جرعه برخاستو
زردی انگشتان آبیَت
و گهوارهیِ خونین اَمنَت
سپیدار را در لاجورد حل میکرد.
من اینجا خوابیدهام
کنار باطلِ تاریک
وحشتِ سقوط
از پرخاشِ سکوتت
خیز برمیداردو
هر صبح پرپرزنان به کوچه میافتد.
این چندمین مردن است؟
باید لب ببندم
بر هزارتوی سر
و برای ذهن پراکندهام گوری بیابمو
آیههای زوال نشخوار کنم
بیا رد روان گریه را بگیر
بپرس و بمان
که نزول کند آستینی
بر صحن مژهام
در آنهمه خواب و اعداد گمراه
در آنهمه زخم و غلاف منفعل
در آنهمه در و وحشت کوفتن
متبرکم چنین که بر باد شوم
#سعاد_آرام
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟤🟠🟤
cherouu.ir سایت
🟤🟠🟤
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل #مجله_ادبی
#شعر_دیگر #شعر_معاصر #شعر_پست_مدرن #شعر_سیاسی_اجتماعی_متعهد
#مهسا_امینی
#سارینا_اسماعیل_زاده
#غزاله_چلاوی
#مهرشاد_شهیدی
#نیکا_شاکرمی
#poet
#poem
#poetry
#magazine
#poem_iran
#cherouu
#mahsa_amini
#sarinaesmaeilzadeh
#mehrshadshahidi