ای خطّ چشمهای تو بغداد
آهوترینِ کلان شهر
لیلای پرسهزن میانِ خیابانها
به استفعالِ همچو منی
که شوهرت باشد
پارهی تنت باشد
در آ به شهر و برگرد
در دستهای مرتعشت فانوس
به نامِ تاریکی
به نامِ نامیِ افسوس
بگرد
ای گل
ای شرمگاهِ شکفته
ای مردمکترین نگاهِ زنانه
ای وسوسهترین خیالِ شبانه
ای استوای سینهی من بازوت
در وقت رویشِ گنجشک
از استخوانِ من
بپوش بر برجهای خواهر
رودابهی بلندِ دو گیسوت
و در میانِ باروهات
به یورتمه بگردانم
آوازِ تابدار مغیلان است
در حلقههای درهمِ گیسوت
ای غول ای سوادِ بیابان
مرا بخوان به عطشهای جاهلیت
گم کن میانِ تپه و ماهوت
تب باش در من بپیچ و بسوزانم
نعلم کن و بدوانم
بمان مرا در تو
یا آنکه در تو بمیرانم
جغرافیای لختِ وطن باش
غارت شو مثلِ قافله ای زن
در دستهای من
در پیش این قبیلهی رهزن
اندوه باش
در من بگیر و بگریانم
تا تو ستاره بیاویزی
به شاخههای تنم
درخت میشوم
تا با شکوفه بپوشانی
به جای پیرهنم
درخت میشوم
ای شاخه ای شکوفه ای پیرهن
ای جا تو تا درخت میشوم های
با به
موساماهی که افتادهای به طور من
کفشاتو دربیارو و جورابو
دستتو روشن کن بکش به روی تاریکیِ تنم
بشکاف نیلِ کبودِ دو چشمامو
موسا ماهیِ گریان، موسا ماهیِ رنجور
تو آغوش من بگیر و بخواب و
باور کن
دوای تواَم من
به وقتِ اژدها
عصای تواَم
به وقت اژدهاهای های های
پناهِ گریههای تواَم من
بخواب و باور کن
#شاهین_شیرزادی
از دفتر پلی تکنیک سال ۱۳۹۱
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد