دو شعر از #علی_فتحی_مقدم
۱)
• امروز وقتی داشتم از نوشتن این شعر به تو برمی گشتم
کتف چپم بوی دست زنی می داد
که خوابش را تو دیده ای
و همچنان که بر می گردم
پشت سرم در فضای خانه معلق است هنوز
امروز وقتی کسی را صدا زدم عزیز
دلم یک میم اضافه تر می خواست
وقتی کسی را صدا زدم جان
دلم یک میم اضافه تر می خواست
وقتی کسی را صدا زدم
تنها کسی را صدا زده باشم
اما تو!
تو که از تلفظ یک نام معمولی هم ساده تری
چرا در لحظه ی گفتن باید به حافظه فشار بیاورم
زبان را بربم کنج دهان
و میم آخر را به همین راحتی فراموش کنم؟
می دانم میم برای یک زن
گاهی سرکش
گاهی امن ترین حروف است
جوری که با افزودن آن به انتهای یک حس
می توان فاتح قلبی شد
می تواند تسکین احتمالی یک درد باشد
اما با این وجود چرا فراموش می کنم؟
حالا می فهمم لباسشویی یعنی چه
و اینکه عرق
یا سیاهی چرک بهانه است!
همیشه آن تو
– توی لباسشویی
تلاش برای زدودن چرک از مفهوم زنده نیست
گاهی هم تلاش برای فراموشی ست
تلاش برای حذف تکلم و تصویر
و ریختن آب پاکی بر عطر زنانه ی یک میم
۲)
مزار من بهانه ای برای روئیدن بود
بوئیدن آن گیاه کوهی که در خواب دیده بودم
و نافرمانی انگشتی که در فاتحه به اسارت رفت
نام زنانه ات چه بود؟
ماجرا چه بود
که درمیان نهادنش سنگ می خواست و تاریخ نستعلیق؟
از شهر به درگاه آن کلمه می روم
که اهل قبورش بیناترین آنها هستند
و فرقی نکند
یکی از بلوار دریا به سمت اقیانوس
یا از اتوبان اشرفی به سمت پونک
ِمرا آن بِهْ که سپردن آن گیاه به مسافران سحرخیز
شوق بیرون آمدن بچه خرگوشی در مزارم زنده کند
آن بِهْ که شبی در سینه ات
شکفتن آویشن
با سبک هندی از لای بخار بلند شود
راستی نام زنانه ات چه بود؟
ماجرا چه بود؟
چرا به پل مدیریت می گویند انتقال معنا؟
گاهی چه دور می شود
دیر می شود
هشت می شود
بیست می شود
و مجبوری از دو طرف
یکی را از سر اجبار
به آن سر خیابان نسبت دهی
#علی_فتحی_مقدم
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟤🟠🟤
cherouu.ir سایت
🟤🟠🟤
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل #مجله_ادبی
#شعر_دیگر #شعر_معاصر #شعر_پست_مدرن #شعر_سیاسی
#شعر_متعهد
#زن_زندگی_آزادی
#شعر_امروز #شعر_آزاد
#شعر_پیشرو #شعر_متفاوت
#poet
#poem
#poetry
#magazine
#poem_iran
#cherouu