در بعید
میرقصی
ماضیتر
سر به ابرتر
که رنگ طلوع دارد آوازهات.
وقتی
بازو به روشنای خفیف میلرزانی
هر تبسمات اشاره ایست
به تنهای در خون غلتیده.
به دیروز
که خون در هوا
بجای هوا
که خون در هوا
بجای کلمه
که خون در هوا
بجای فریاد
در مسیر خشکیدن بود.
اکنون،
که باران
تردیدِ آمدن دارد
سبابهات را میپایم
تا بستر رود سرخِ بعید را بیابم
و به ته برسم
به دروازهی رنجهات
آن بلورستانِ نمک
که رعد بر زخم میپاشد
میخواهم دفن خاکت شوم
و بخوابم
تاریک است دنیا.
نور باش تا حالایِ خون
یا،
رخسارهات را به ماه بسپار
که شب
از نو بدرخشد.
#لیلا_سامی
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟤🟠🟤
cherouu.ir سایت
🟤🟠🟤
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل #مجله_ادبی
#شعر_دیگر #شعر_معاصر #شعر_پست_مدرن #شعر_سیاسی
#شعر_متعهد
#زن_زندگی_آزادی
#شعر_امروز #شعر_آزاد
#شعر_پیشرو #شعر_متفاوت
#poet
#poem
#poetry
#magazine
#poem_iran
#cherouu
