۳ شعر از #محسن_جعفری
۱)
در یأسی بی تابانه
دست بر شانه ی حسرت
و می گذارم
آنکه دور است
در گمانِ من گم نشود
خفته انگار زیبای ماجرا
و روزی من از ستایشِ خفتگیش
ابریشم شدم،
در شکلِ او
که کشیده ی عمر بود،
مقرنسِ شرقیِ مُبتلا،
خفته ی انگار
در قَمرِ تَن
۲)
فُرو مُرده نُوباوه ی علف
در سُم کوبیِ باران
و باد دِلسَخت
که از یال رفت
در لحظه ی اسب
غباری جنگاور_
و جهان مورای بی گمان
از دستانمان ریخت،
خشمِ ماهیچه گذشت
از ران های سرعت،
مُوَّرخه ی فراموشی ما،
جمالِ ناکردارِ عصیانی
و ما حماسه ی شراب شدیم
در بدمستیِ قرن
تیغ،
بریدیم یال های علف
و لحظه های اسب را رگ زدیم،
سلّاخانه خندیدیم و
قیامِ خُفتگان را
جشن گرفتیم
۳)
بیژن در الهه ی تو می رقصد
بیژن در منیژه ی تو
و پرت می شود
از حواسِ ارتفاع
اضلاعِ پر
مُصیبت خواهِ روزگارانم،
آزمونِ جسم در زمان
رقاصه ی چشمگیرِ آهم،
آهسته ی تن در نیستی
#محسن_جعفری
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🔴⚪️🔴
cherouu.ir سایت
🔴⚪️🔴
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل #مجله_ادبی
#شعر_دیگر #شعر_معاصر #شعر_پست_مدرن #شعر_سیاسی
#شعر_متعهد
#ژن_ژیان_ئازادی
#شعر_امروز #شعر_آزاد
#شعر_پیشرو #شعر_متفاوت
#poet
#poem
#poetry
#magazine
#poem_iran
#cherouu
#woman_life_freedom
