اوایل می گفتی
به هر رنگی علاقه مندی بگو
تا بزنم به موهام
می گفتم مشکی… می زدی
می گفتم “کبود”ی های اطراف جاده ی خرم آباد به کوهدشت …می زدی
یک بار برای امتحان گفتم
فردا دوازدهم آذر است و من عاشق کبودی های زیر گردن …سیزدهم نشده
زدی
آذر !
چه مُرکب کبودی در قلم توست
که تاریخِ سنگ قبر ها را به طعنه
می نویسی
آذر!شاعران شبیه هم می آیند
اما شبیه هم از دنیا نمی روند
یکی از ” تو “می رود
یکی لبش را می دوزد
و یکی گلوش را آنق…در فشار می دهند
تا پرنده ای از دهان اش می پرد بیرون
می شود در این سرما
تو را با آن دو چشم سبزِ ترس خورده نپوشید ؟
می شود پاهای جوان ات را در فارسی باز نکرد ؟
تو دیر آمده ای و برگ ها
نام های گرانی را پوشانده اند
چقدر آدم ها را دوست دارم
وقتی تو را دوست دارم
چقدر کلمات را دوست دارم
وقتی تو را دوست دارم
چقدر موسیقی را
حتا محمد علیزاده هم
می تواند چندی مرا به سماع درآورد وقتی تو را دوست دارم
و این سی و دو حرف فارسی و ردیف دندان های جلو زیادی اند جز این حروف “دوستت دارم ” وقتی تو را دوست دارم
شبی به هزار و یک شب خواهم افزود
تا در آن بی گفت و گو به تو برسم
رسم عاشقان است
بی گفت و گو به هم برسند
خدای من شاهد است
تو آغوش ات وطن ام بود
زبان ات
زبان مادری ام بود
تو! آغوش ات را گرفتند
من زبان ام را
و خنده های بریده بریده ات
سبقت بود که گرفتم از همه
تا دل ام را بی سرقفلی به تو واگذار کنم
مشکل دل من بود که چون دل تو شعبه ای دیگر نداشت
بگذار قبل از بوسه ای که بین ما رد و بدل می شود
بگذار قبل از کتابی که به تو امانت می دهم
و زیر جاهای مهم اش را خط می کشم
بگذار بعضی ها را از صدر اسلام تا کنون دوست بدارم
زن های بالای سی سال را باید از زن های زیر سی سال جدا کرد
بوسه های بالای یک دقیقه را باید از بوسه های زیر یک دقیقه جدا کرد
حساب تو از افراد کما فی سابق جدا ست
تو علی رغم سن کم ات مثل زن های بالای سی سال می بوسی
مثل زن های بالای سی سال نگران آدم می شوی
زنگ می زنی :
“مهدی! امروز دوازدهمه نگران ام
فقط یه کلمه بگو رسیدی خونه یا نه ؟”
#مهدی_قلایی
وب سایت
cherouu.ir
http://t.me/cherouu