خون من
ریخته بر آردهای جهان
و همه – حتا همانطور که ایستاده بودید –
پایتان در خمیرهی من فرو میرفت…
قدم میزدید و رد پایتان
دنیا را رنگ من می کرد…
که بیزارِ خویش بودم
؛
مثل یک کلمه که از تکرر ذلهاش کنی
تا بیزارِ اعتصاب
لباسِ معنایش را جلویت در بیاورد
و ببازد…
– رها شده در رنگ پریدگی خویش –
من دختری مدرن ام
با ۲۱ سال فرگشت!
با سابقهی مادری برای دقیقه ی نود تمامتان
که دستمالی سیاسی شدهام…
چه می خواهید از او
که عروسکهای بی سر
یادش را به جنگ های کمین می اندازد…؟
چرا هر کار نمی کنم
زیر ترسهایم دفن نمی شوم؟
زیر لیچارهای پدر…
که خودش هم نمی داند
“حرامزاده” فحش به کداممان است؛
بد بود
مثل گذر از حوالی میدان کارگر
و بوی پرنده فروشی
ظل آفتاب
بد بود و مرا پس می آورد
هر چه نشأتم تلقی می شد
من خاک را کنار می زدم و
سرانگشتهام به نرمای صورتم می خورد
و هرچه بیشتر نبش قبر می کردم
بیشتر به خودم پی میبردم
حتما مخلوق “معروفی” ام
که هر چه خودم را می چلانم
اینگونه کف از دهان غم هام بند نمی آید…
کاش بجای پوست کندن از این شعر
به فکر این بودید
روی قبرم بنویسید:
جهان
لنگِ معنایت…
و تو، برمودایی
که معنایش را در خود می خورد.
#میترا_نودهی
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🔴⚪️🔴
cherouu.ir سایت
🔴⚪️🔴
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل #مجله_ادبی
#شعر_دیگر #شعر_معاصر #شعر_پست_مدرن #شعر_سیاسی
#شعر_متعهد
#ژن_ژیان_ئازادی
#شعر_امروز #شعر_آزاد
#شعر_پیشرو #شعر_متفاوت
#poet
#poem
#poetry
#magazine
#poem_iran
#cherouu
#woman_life_freedom
