ای به جلوه‌‌ی تب فتنه‌ای دیگر!
تا خزانه و خضاب به خطبه رسند
چگونه فواره‌های گناه بستری برهنه‌تر می‌سازند؟
تا در جنایتی
آه از نهاد امیر کبیر برآید و
آن که از کتف می‌افتد دارالفنون باشد.
باز، هیئت عزا
باز، خیس و خنجر
رگ و بازو می‌طلبد؛
که رسم مرگ چنین است.
باز طناب‌های رهیده از لوت
باز شعبده‌های اساطیری
باز ناخن به سینه‌ام می‌کشم
خاکِ این کویر، سکوتی جیغ برمیدارد و
موریانه‌هات در سرم موش می‌دوانند
ای مرمر پیوسته به قنات!
تو که ارگ خمیده از عرشی
چه در زنانگی‌ات رخ داده
که پای بکارت عقربه‌ها ایستاده‌ای؟
ای پریشان پوست
ای هندسه‌ی ملتهب ریگ!
ای فلات رو به مدارا
متمایل به خشت‌های کافر!
چه روشن‌اند این ابرها به گزاف
چقدر شاخ از دهان ماه می‌پرد
چگونه شکل و شرنگ و شب
از دهان مردگان می‌افتد و
دل کویر شور برمیدارد؟
ای خوش نشسته بر دهان بادگیرهای مرفه
هندسه‌ی افسون و افسانه
اي خشت‌هاي عظیم غارت
تا ملکوت برج و باروها!
از این دشت‌های مرثیه
از این آتشکده های موروثی
دل‌بسته بمانید
به انجماد خوشه‌های خیس شازده ماهان
که این استخوان‌های آغشته
لذت هیچ لاشخوری را برنیانگیزند.
تا پلی از مختصاتم بگذرد
می‌گذرم از حوزه‌ی استحفاظی غبطه
و طعم زلزله در گفتگوهام می‌پیچد.
و این نخل‌های انبوه
از فرسودگی نفت به اقرار مي‌نشينند
تا سال ملی شدن از دست مصدق نیفتد
باز آرش به کمان
گوشه می‌گیرد.
هرچه چشم می‌گردانم
از خواب این تخت‌ها شاعر می‌ریزد
از مدارا با / از کوتاه بیا تا.
من کوچک بودم از تعلقات پر،
مادربزرگم کوچک‌تر بود
گیس بریده، زبان بریده، آرمیده
آن مرد آمد
روی هوا تاب خورد
وقتی که طناب
از حنجره‌ی شاخه
مجال می‌گیرد.
افتاده‌ام از شاخه‌ها
خالی از دست / خالی از سر / خالی از انسان
وقتی که تند رفتی
از پوستم.
ای جان رفته از تن!
به اعتماد پوستم بازگرد
که بی‌زارم
از این مسافت‌های مسدود
از این میرغضبِ خون
از این چسبیده به زندگی.
عجب نسل دوخته‌ای!
در هیئت عزای
مادران انتقال به زندان اوین
مادران بند
مادران تا ابد
ای گمراهی عظیم!
مرا دریاب
ای روح غارتگر موعود!
دلیل لقوه‌های ابدیت در من
کفر از شاخه‌هام می‌ریزد
در طاس چهل کلیدت
تا بیفتد این لجاجت از مغز استخوان‌هام.
این ترمه را
از هر طرف که می‌کشم
تاریکی شکاف برمیدارد.
#نسرین_خراسانیان
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟤🟠🟤
cherouu.ir سایت
🟤🟠🟤
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل #مجله_ادبی
#شعر_معاصر
#شعر_امروز
#تهران
#poet
#poem
#poetry
#magazine
#poem_iran
#cherouu
