میپذیرم که دست زدهام به قرائتِ چشم تو در رودخانه_به سوگواریِ صدف در دهانِ دُرِّ مگو
به جوانیِ ارواح پوسیدهای
که هر شب از پیراهنِ تو نخ میداد
به لبالبِ سیگار وُ میکشید به استخوانِ تیر وُ به کام من از تلخیِ ایام
میکشید به وراثتِ تو در زهدانِ زنی که نیمهاش را نمیدانست
بلوغ ترسخوردهی دست بیدها به جنون کشید
یا شعر لجوج ِ دهانی که کج آمد به رویِ نشستهی دنیا
من از وارونگیها افتادهام بد به موازات دندهات
که قلب ببرم به زیر ذرهبین وُ سینه در صداقت چاقو برجسته شود
طغیان کند دهانات وُ سنگ بریزد از حرفهای تو به کُلیهام
که من بزرگ شوم و پوستم از دباغخانهها
به پالتوی تو ماغ بکشد وُ ما
زیر دندانهای سپید زمستان لرز بگیریم و دست
در دهانِ گرمِ جیبها
دست لای دو رانِ رام ببریم
وَ زنان قبیلهی اندوه بخوانند
اجاق از نرینگی کور باد
که آتش از دستهای تند
که آتش از گدازِ چشم
که آتش از تیرِ خرماپزان دهان
به کام تو ریختهاند وُ باز روشن نمیشوی
لای دو رانِ رام وُ روشن
من از پذیرشِ پنجره در انفرادیِ سلول_که سهل است_در عفونت امّید از رگهای مسدود
سر به زیر کردهام وُ درخت نرویید
ارواح جوانِ لابهلای هفت کفن
سر برآوردند وُ کسی شمع نیفروخت به قامتِ غم
به پیراهنِ تاریک بر تنی مُندرس
اینک از کدام صدف
به دهان دُرِّ درد بیاویزم وُ بریزم به رودخانهای
در ادامهی چشمی که بستهای_ به دکمهی پیراهنی_که نخ نمیدهد به دهانِ سیگار؟
مرا که رودخانه گذشت از گردنم وُ دستهای تو از ویرانیِ پلها
به گریبان گرم چهکار؟
مرا به لبی که گُر گرفت در گریز وُ
به روی خود نیاورد پاهای دویده و پوستِ پسزده امّا عاشقت بودند
حالا از دامنم
که رقصید بر آتش وُ گیسی که تاب نیاورد به سرانگشتِ بازی در کودکانهی پیچیدن و پریدن
دست بکش و تاریک شو به روز
بعد در وراثتِ صبحِ زهدانِ زنی مشکوک به کلمه بیاویز
که بسیار زنم در تحملِ سنگِ زیرِ آسیابِ نیافتاده از دهان
که بسیار پُرم از پوچی وُ پرتگاه
ای اجاق کور از نرینگی
در گریز مادیانی نجیب بر سپیدهی دشت.

#پریسا_کیانی
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟤🟠🟤
cherouu.ir سایت
🟤🟠🟤
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل #مجله_ادبی
#اهواز
#شعر_دیگر #شعر_معاصر #شعر_پست_مدرن
#شعر_امروز #شعر_آزاد
#شعر_پیشرو #شعر_متفاوت
#poet
#poem
#poetry
#magazine
#poem_iran
#cherouu