و با مشعلِ ناسوز و کور سویی بدست و
کِزیده به پُشتِ ارّابه ای چوبین
مرگْ بزک کرده و راه می افتد: آنک زندگی!.
من این همه ام!
تنها و ول شده!
سواره بر کول اختری سیاه
باده ی نوشانه ی زهرِ طغیان به دست و
خُمارِ خمرِ سالدیده ی دوشین.
گرچه پایی ز من بریده نیست!
بضاعتِ گام های دوانم اندک است و اُفولِ حیاتِ مُعلّقم حتمی.
هابیلی از دردم!
ِزِله ای شگرف..
و چه ناگزیرم از اغتشاشِ تکانه های عاصیِ در سرم!
من مُستحقِ تازیانه ی سرخِ خدایانم!
چون عقوبتِ ساحره ی شعرگویی که هرگز عصایی برای شهودِ ماران نداشت.
اکنون هماره، شب تر است و با دهانی نارس و تُف آلوده..
به گوشم اورادِ زرد می خوانند
پگاهِ خُفته ی این آفتابِ مُعوق.. چه نوبه برآید؟
این کیست؟ این که ناله می کند از گور؟..
آیا کسی، چون به یگانگیِ من..
در گُستره ی اندوهِ مرگزای خویشتن
اینچنین خمور و مُتلاشی گشته است؟
پاسخ آمد:دمی آرام، بیارام..
و زمین، مدارِ جهنمی مدوّر است
که دیری ست می چرخد،
سرگشته به گِردِ سیه چالهٔ ابلیس!
و به زیر تیغ خورشیدِ پگاه
مرگ با خود واژگان را نیز می بَرَد.
و به ناگَه گنگ و بی سخن می شود جهان!
من اما از روغنِ جان خویشتن آتشی افروختم
وگامهای گِلینِ مقطوعم از کرانه های دور اقلیمِ جادوها به سوی دوزخ او روانه شد..
#پگاه_حسینی
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟤🟠🟤
cherouu.ir سایت
🟤🟠🟤
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل #مجله_ادبی
#شعردیگر #شعرمعاصر #شعر_پست_مدرن #شعرسیاسی_اجتماعی_متعهد #شعر_اجتماعی_سیاسی_متعهد_انتقادی_ایران
#خوزستان_جنوب_اهواز_مسجدسلیمان
#دزفول_اندیمشک_تهران_اصفهان_مشهد_ایلام
#شمال_جنوب_شرق_غرب
#نشریه_ادبی_مجله
#هایکو_موج_ناب_موج_نو
#شعرگفتار_حرکت_مرکب
#شعردهه_سی_چهل_پنجاه_شصت_هفتاد
#شعر_کوتاه #شعرامروز #شعرآزاد
#شعرپیشرو #شعرمتفاوت #شعر_حجم_دیگر_ناب_هایکو_گفتار_زبان
#poet
#poem
#poetry
#magazine
#poem_iran
#cherouu