بررسی عناصر روایی مجموعه شعر سوال ها سروده محمد علی حسنلو
فکر می کردم الان ستاره شده باشی
هنر روایت به خودی خود یک امر بسیار مهم زیبایی شناسانه است وشاید بتوان آن را شگردی دانست که می تواند به
انسجام و مسیر طولی یک شعر قوام ببخشد.از نظـر سیمپسون دیدگاه روایی سه بخش جزئی تر دیدگاه مکانی، دیدگاه
زمانی و دیدگاه روان شناختی را دربر دارد و عناصر وجهی به کار گرفته شده در متن زمینه ساز پیوند این سه نـوع
دیـدگاه است و در نهایت، باعث پیدایش دیدگاه های وجهی – روایی نه گانۀ سیمپسون می شـود. از سوی دیگر،
سیمپسون معتقد است با بررسی نوع دیدگاه روایی به کار گرفته شـده درمتن می توان به تحلیلی از دیدگاه ایدئولوژیکی
نویسنده نیز رسید.(خادمی،۱۳۹۰ (بنابراین می توان الگوی سیمپسون را در شعر به عنوان یکی از اشکال متون ادبی نیز
تعمیم داد.
بنابراین در این مجموعه شعر نیز ما به بررسی این سه دیدگاه مکانی و زمانی و روان شناختی می پردازیم. مجموعه
سوال ها دومین مجموعه کاغذی و چهارمین مجموعه شعر محمد علی حسنلو است که بیشتر شعرهایش روایی هستند یا
از همین منطق تبعیت می کنند . استفاده از زبان ساده و میل به انسجام سطرها در شعر امروز تمایل شاعران را به
شعرهای روایی افزایش داده است چرا که مخاطب با روایت آشناست و این سلسله رویدادها می تواند او را با اثر همراه
کند اگرچه گاهی افراط در استفاده از این امر زیبایی شناسانه می تواند شاعرانگی اثر را تقلیل دهد. ولی به طور کلی
استفاده ار روایت شگردی است که بیشتر شاعران از آن بهره می برند مانند نمونه زیر :
«از هر دو زمان
به یک اندازه گذشته بود
مرد
با عصایی در دست
زن
موهایش تمام به رنگِ دندان ها
هر دو می رفتند کنارِ هم
هر دو با بخش هایی که از دست داده بودند
پوست وُ بیناییِ شان
پاها وُ رگ هایشان
هوش وُ شنواییِ شان
بخش های دیگری هم شاید باشند ( شعر دریچه، صفحه ۷۵«(
به طور کلی، «دیدگاه مکانی» به معنای جایگاهی است که راوی داسـتان از درون آن بـه روایت می پردازد. شاعر نیز در
این مجموعه شعر از ابزارهایی که زبان برای تشکیل دیدگاه مکانی در اختیـار راوی قرار داده استفاده کرده است مانند
کتابخانه، رسیدن و ضمایر اشاری. در واقع راوی دیدگاهی ایستا داشته و با همین روش کتابخانه را به گونه ای وصف
می کند انگار که بیرون از متن و ناظر آن است :
«تو با کتابخانه در پشتِ انعکاس شیشه هایش آشنایی
با کلمات که می سازند، می نویسند وُ به خون می رسند
آن کتابِ سیاه رنگ
از مرگ نویسنده اش، از اسلحه ای که خودکشی کرده خبر دارد؟
جلدی که به زردی رسیده
می داند تبعید را چطور می نویسند؟ رنگش را چطور؟
کاغذهای تازه آن کتاب، عکسِ روی جلدش، آن چشم ها (شعر کتابخانه صفحه ۳۳«(
شاعر در بیشتر شعرهای این مجموعه از راوی اول شخص استفاده کرده است که در نقش راوی بازتابگر به گزارش
اعمـال و افکـارش می پردازد. در این حالت، راوی شخصی بـین نویـسنده و شخـصیت مورد نظر است. هر راوی ادراک
خود را بیان می کند و براساس این ادراک پاره ای از حوادث را بر می گزیند و پاره ای را کنار می گذارد. هر راوی طرح
روایت را می سازد. در نمونه زیر شاعر ابتدا جایگاه توصیفی و روایت خود را بنا کرده و سپس به روایت داستان
برادرش پرداخته است. در واقع واژه «برادر» نوعی نزدیکی نوستالژیک با مخاطب ایجاد می کند.
«عکس ها در رنگی سیاه وُ سفید پنهان
چهره ها ندانند برای کدام روز فکرشان درگیر بوده
وَ لبخندها نگریزند از لب ها
چه بی اعتنا می توان حرکات را مرور کرد
انگیزه های پنهان توی کودکی
چشم هایی که با یک خواسته شاد می شدند
برادرم را هنوز به یاد دارم
اتفاق افتاده در تجدیدهای مدرسه اش
اتفاق افتاده لایِ روزنامه ها، تیم ها
وَ بازیکنانی که رویایش را پُر می کردند ( شعر بازگویی صفحه ۲۵«(
دیـدگاه روان شـناختی بـه معنـای شیوه های دخالت آگـاهی و شـناخت راوی در حـوادث داسـتان اسـت. هدف از
بررسی این نوع دیـدگاه، پـرداختن بـه لحـن روایـی در روایـت اسـت. در واقع دیدگاه روان شناختی هم به این مسئله
می پردازد که چه کسی مشاهده گر رویدادها است. بنابراین توجه به دو سطح ساختار و سطح بینافردی زبان از اهمیت
ویژه ای برخوردار است. در شعر زیر راوی خود مشاهده گر است و به توصیف وضعیتی شاعرانه می پردازد که متکی به
تصویرهاست:
«رفتاری که داشتند
وَ تناسبی که زندگی
برمی داشت وُ قطعه قطعه بر لبانشان می کاشت
نتیجه ای نداشت جز:
تنافری که آواها
می ساختند وُ ریخته شدند
در جایی که رنگِ صدا
در ظرافتِ حنجره پنهان می شد(شعر Reflection صفحه ۸۲(
شاخص زمانی عبارت است از شیوه های بازنمـایی زمـان حـوادث بـا در نظر گرفتن زمان خود روایت.(خادمی،۱۳۹۰ (و
قیدهای زمانی بهترین شیوه بازنمایی هستند بویژه در شعر بازگویی که صرف نظر از روایی بودن صرف آن و همچنین
انعکاس بعد روانشناختی شاعر می تواند بیانگر ارجاع زمانی باشد. در واقع انتخاب کانون شدگی راوی خود بحث های
روانشناختی و زبان شناسی را می طلبد که از حوزه این نوشتار خارج است.
«گاهی که زبانت می گرفت
با پریشانی خودت را فراموش می کردی وُ بیشتر، مُصِرتَر می شدی.
– هووم!
تو با استعدادی که در پاهایت داشتی
فکر می کردم الان ستاره شده باشی.
چیزهای دیگری هم هست
درونِ کلماتم وزن های زیادی پنهان است ( شعر بازگویی، صفحه ۲۵«(
قالب های نوشتاری، خواننده صدای راوی را هم از طریق مضمون و سبک نگارش دریافت می کند شاعر می تواند صداها را
برای حالات و مواقع مختلف کدگذاری کند و صداها می توانند آشکار و پنهان باشند و از نشانه هایی که عقاید، ارزش ها و
نظرات آرمانی راوی را آشکار می سازند تا بتوان وضعیت شاعر را نسبت به افراد، رویدادها و پدیده ها بازشناخت. شاعر
در این مجموعه شعر توانسته است روایت در شعر را به اجرا بگذارد اما هرجا که استفاده از روایت توام با استعاره ها و
تصویر سازی های شاعرانه بوده است این اجرا موفق تر بوده است.
منابع
۱ -خادمی، نرگس؛ الگوی «دیدگاه روایی» سیمپسون در یک نگاه – فصلنامۀ علمی پژوهشی نقد ادبی شماره ۱۷بهار
۳۶ -۷ صص ۱۳۹۱
۲ -حسنلو، محمدعلی، سوال ها، انتشارات نصیرا چاپ اول، تهران ۱۳۹۵
#غزال_مرادی
وب سایت
cherouu.ir
اینستاگرام
cherouu11
http://t.me/cherouu