دو شعر از #حامد_سلیمان_تبار
(شعر اوّل)
حالا یکسره ناخنام
و این صدای سنباده نیست
صدای تراشیدنِ ناخن است
پوست بر پوست میکِشد
میآید بالا
پلّه پلّه خرابیِ ناخن
آن سیاهیِ ریشه
و از سر فرو میریزد و
میافتد یکسر، پرده.
میگویی دندان خراب را باید کشید
کشید دندان و ناخن و استخوان
که قانقاریا به ِدل نرسد _
به دل
میرسد امّا
همیشه: رَسَنده
و یکجاست: دهنده
خود بیماری و شفا
و خود
که پیش ِبیماری
نبودهست هرگز
اینجا در خود
حالا یکسره ناخنام
مرا بِکِش از من ساواکِ من.
◾◽◾◽
(شعر دوّم)
من رایحهی سیبای همیشگی را به گازی به تیرگی بُردم
وقتی تو با پیراهنای از خُردهآینههای شکسته روی کاناپهی چرمِ سهنفرهی سالن لم دادهبودی
پیش از تولیدِ لوگوی Apple
و با کمک اکتِ مارسالدوشان
برای بازسازی صحنهی جرم
وقتی گوشهی پرده کنار میرفت
من در خُردهآینههای لانهزنبوری،
در کوژ و کاوی دقیق
ترسای از مواجهه با چهرهام را ملاقات کردم
که در شانههای ریشریش ِعصب میتافت…
و در طول نمایش باد میزد
پرده تکان میخورد و پردهکِش دنبال پرده
و باد میزد
پرده تکان میخورد و پردهکِش دنبال پرده
پنکهها بر دور تُند؛ بَلَمها به پیش ___
با بادهای لقاحِ مصنوعی؛
کلالهی ابرها در هالهی ابرها
کلالهی ابرها در هالهی ابرها
کلالهی ابرها در هالهی ابرها
آنچه بودهست همان است که خواهد بود
و آنچه شدهست همان که خواهد شد،
و زیر تیغ ِآفتاب، هیچ چیز تازهای نیست
برگردان!
پرده را برگردان!
یا پنکه را؛
که سَرِ جدّت
من به گردوخاک آلرژی دارم
بگذار آدم برای همیشه پشت پرده پنهان بماند
بگذار و بگذر
و یا سالن را بگو نمایش را ترک کند
#حامد_سلیمان_تبار
دو شعر منتشر نشده (۱۳۹۰-۱۳۹۳)
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
